نتایج جستجو برای عبارت :

هنر سیر و سفر / آلن دوباتن

دانلود کتاب صوتی شب سراب اثر ناهید پژواک MP3
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
دانلود کتاب سیر عشق آلن دوباتن | ایران پیپر - دانلود رایگان ...iran-paper.ir › دانلود-کتاب-سیر-عشق-آلن-دوباتندانلود کتاب سیر عشق آلن دوباتن. «نویسنده با مهارت دو سوی ازدواج را نشان می‌دهد و به کاوش تعامل ناسازگار عشق رمانتیک و عشق در عمل می‌پردازد. سیر عشق، کتابی نیمه ... رتبه: ۳٫۳ - ‏۴ رأی
امروز بخوانید؛دانلود رایگان رمان سیر عشقِ آلن دوباتن | دیجی ...www.digikala.com › خانه › کتاب و ادبیات۲۴
دانلود کتاب صوتی سیر عشق رمانی فلسفی و روانکاوانه اثر آلن دوباتن
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
دانلود کتاب سیر عشق - آلن دوباتن - کتابراهwww.ketabrah.ir › داستان و رمان › داستان و رمان خارجیکتاب سیر عشق ، کندوکاوی‌ست در روابط عاشقانه زوجی به نام‌های ربیع و کِرستن. آلن دوباتن در این اثر ... برای دانلود قانونی کتاب سیر عشق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان دانلود کنید. دانلود کتاب از ...
دانلود کتاب صوتی سیر عشق، آلن دو باتن
۱
امروز صبح حالم خیلی خیلی بد شد. شروع کردم به نوشتن تو وان نوتم. یه دفتر درست کردم روی وان نوت به نام memories و در بی پرده ترین حالت ممکن، حس هام رو می نویسم. واقعن این نوشتن عجب سلاحیه. حالم خیلی خیلی بهتر شد. البته الان دوباره یکم بد شد. تو مکالمه ای یه حرفی رو نزدم که داره خفه ام می کنه.
۲
کاش اون کتاب جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن الان پیشم بود و هایلایتام رو دوباره می خوندم. فک کنم کلشو تو قطار خوندم که یه مقدار چایی هم متاسفانه اون روز روش ریخ
1
من یه چیزی رو واقعن بر نمی تابم. اینکه یه نفر بهم غیرمستقیم یه چیزی رو بگه. واقعن خیلی بده. هرچی در مورد حس بدی که بهم میده بگم، حس می کنم حق مطلب رو ادا نمی کنه.
2
امروز صبح حالم خیلی خیلی بد شد. شروع کردم به نوشتن تو وان نوتم. یه دفتر درست کردم روی وان نوت به نام memories و در بی پرده ترین حالت ممکن، حس هام رو می نویسم. واقعن این نوشتن عجب سلاحیه. حالم خیلی خیلی بهتر شد. البته الان دوباره یکم بد شد. تو مکالمه ای یه حرفی رو نزدم که داره خفه ام می کنه.
3
کاش
مهر : کتاب «اخبار» نوشته آلن دوباتن با ترجمه مریم تقدیسی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد. نسخه اصلی این‌کتاب در سال ۲۰۱۴ توسط انتشارات پنگوئن چاپ شده است.
آلن دوباتن نویسنده کتاب‌های فلسفی مشهوری مانند «تسلی‌بخشی‌های فلسفی» که در ایران هم مخاطبانی دارد، معتقد است این‌روزها و در دوران فعلی، اخبار همان‌تسلطی را بر زندگی‌ ما پیدا کرده که زمانی دین داشت. او در کتاب جدید خود «اخبار»، به بررسی نمونه‌های رایج گزارش‌های خبری در زمی
امروز هم از
آن روزها بود. از همانها که مارمولک در وجودم خزیده  بود. اسمش را گذاشته­ام مارمولک چون حسی ریز
است اما وقتی در وجود آدمی می­ خزد، پدرش را درمی آورد.  از آن حسهای بدی که در وجود آن پخش می شود و تا
او را از کار و زندگی نیندازد، دست بردار نیست. خلاصه، مارمولک در وجود من می
خزید، گردن درد خسته ام کرده بود و بی حوصله بودن برای کار کردن بر پروژه داشت،
اوقاتم را تلخ می کرد. بنابراین همه شرایط آماده بود تا پیاده روی نروم و بخزم توی
صندلی ام و سر
«من در سیاست سررشته ندارم.» ظاهراً دلیل قانع‌کننده‌ام را یافته‌ام تا بی‌مایگی و بی...ایگی‌ام را پشت سکوت‌م پنهان کنم.
من یک روشنفکرِ کافه‌ایِ صلح‌طلب ِ آلن‌دوباتن‌خوانِ ویوالدی گوش‌بده‌ی هیچکاک‌ببینِ ورّاج‌ام. جای من در خیابان نیست. جای من بینِ مردمی که نمی‌دانم صدای‌شان توی سرمای تهِ خیابان پیروزی یخ زده یا با باتوم و گلوله خفه شده نیست.
من وقت مطالبه‌ی هرچیزی اول به امکان ِ شدنِ آن بدون جیز و‌ اوف شدن می‌اندیشم. سپس راه‌های رس
آلن دوباتن یه دیدگاه جالبی تو کتاب سیر عشقش نوشته بود. میگفت این اختلاف هایی که جوون ها با خانواده هاشون پیدا میکنن، بخشی از برنامه ای هست که هدفش بقای نسل انسانه . یعنی بچه ها بزرگ که مشین و ادعای استقلال که میکنن، در نهایت اختلاف با والدین و اون جمله معروفه "کی میشه من از این خراب شده برم؟! " همه  اینها، برای این تو وجود انسان گذاشته شده که به فکر تشکیل قلمرو و خونه زندگی مستقل خودش بیفته. بره تشکیل خانواده بده و بعد خودش فرمان روایی کنه!
«من در سیاست سررشته ندارم.» ظاهراً دلیل قانع‌کننده‌ام را یافته‌ام تا بی‌مایگی و بی...ایگی‌ام را پشت آن پنهان کنم.
من یک روشنفکرِ کافه‌ایِ صلح‌طلب ِ آلن‌دوباتن‌خوانِ ویوالدی‌گوش‌بده‌ی هیچکاک‌ببینِ ورّاج‌ام. جای من در خیابان نیست. جای من بینِ مردمی که نمی‌دانم صدای‌شان توی سرمای تهِ خیابان پیروزی یخ زده یا با باتوم و گلوله خفه شده نیست.
من وقت مطالبه‌ی هرچیزی اول به امکان ِ شدنِ آن بدون جیز و‌ اوف شدن می‌اندیشم. سپس راه‌های رسیدن
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم«من در سیاست سررشته ندارم.» ظاهراً دلیل قانع‌کننده‌ام را یافته‌ام تا بی‌مایگی و بی...ایگی‌ام را پشت آن پنهان کنم.
من یک روشنفکرِ کافه‌ایِ صلح‌طلب ِ آلن‌دوباتن‌خوانِ ویوالدی‌گوش‌بده‌ی هیچکاک‌ببینِ ورّاج‌ام. جای من در خیابان نیست. جای من بینِ مردمی که نمی‌دانم صدای‌شان توی سرمای تهِ خیابان پیروزی یخ زده یا با باتوم و گلوله خفه شده نیست.
من وقت مطالبه‌ی هرچیزی اول به امکان ِ شدنِ آن بدون جیز و‌ اوف شدن می‌
وظیفه فلسفه عبارت است از آماده کردن نرم‌ترین فرود ممکن خواسته‌های ما بر روی دیوار ا‌نعطاف ناپذیر واقعیت.
..
وقتی چیزی سکوت اتاق غذاخوری را بر هم می‌زند؛ چرا وسط شام بروید و فقط به این دلیل که برده‌ها سرگرم صحبت هستند، شلاق را بیاورید؟
 
بخش‌‌هایی از کتاب تسلی بخشی ‌های فلسفه، آلن دوباتن
بر خلاف سال های قبل امسال اصلا شور و ذوق نمایشگاه کتاب رو نداشتم. خیلی زود خسته شدم. قیمت ها وحشتناک نجومی شده بود. تازه انتشاراتی ها می گفتن کاغذ باز هم گرون تر میشه! کلا هر سال نمایشگاه خسته کننده و مسخره تر از سال پیش میشه! فکر کنم به خاطر بزرگ شدن منه! 6 تا کتاب خریدم:
1- رمان شیاطین از داستایوفسکی (نیلوفر)
2- خوشی ها و مصایب کار از آلن دوباتن (چشمه)
3- کتاب حمام خرسک (ببین چقدر اهل مطالعه ام! برای حمام هم کتاب گرفتم زیر دوش از وقتم استفاده کنم!)
4- ک
بعدا باید سر فرصت پست بذارم و از کتاب‌هایی که این چند وقت خوندم به لطف قطعی اینترنت بگم. منتها چون من مثل مهسا نمیتونم خوب کتاب معرفی کنم، عنوان کتاب‌ها رو میگم. خودتون برید بخونید، فلذا سر فرصت هیچ پستی نمیذارم.
کار عمیق- نیوپرت. انگلیسیش هست، منتها من ترجمه فیدیبو رو خوندم و خوب بود. 
فرمول- باراباشی. اینم اخیرا خیلی ترند شده. نگاه  کاملا علمی به مقوله موفقیت داره. باراباشی خودش استاد دانشگاه نورث ایسترنه و کارش شبکه‌های پیچیده است. به ترن
نام کتاب: #تسلی_بخشی_های_فلسفه | نویسنده: #آلن_دوباتن | مترجم: #عرفان_ثابتی | #انتشارات_ققنوس | ۲۸۹ صفحه.این کتاب می کوشد تا با استناد به آثار شش فیلسوف بزرگ راه حل هایی برای مشکلات روزمره ی ما ارائه کند. با خواندن این کتاب از #سقراط می آموزیم که عدم محبوبیت را نادیده انگاریم؛ #سنکا به ما کمک می کند تا بر احساس یاس و ناامیدی غلبه کنیم، #اپیکور بی پولی ما را چاره می کند. #مونتنی راهنمای مناسبی برای درمان ناکارآیی ماست، عشّاق دلشکسته می توانند با خوان
بعدا باید سر فرصت پست بذارم و از کتاب‌هایی که این چند وقت خوندم به لطف قطعی اینترنت بگم. منتها چون من مثل مهسا نمیتونم خوب کتاب معرفی کنم، عنوان کتاب‌ها رو میگم. خودتون برید بخونید، فلذا سر فرصت هیچ پستی نمیذارم.
کار عمیق- نیوپرت. انگلیسیش هست، منتها من ترجمه فیدیبو رو خوندم و خوب بود. این پست درباره این کتاب رو از وبلاگ مهسا بخونید. 
فرمول- باراباشی. اینم اخیرا خیلی ترند شده. نگاه  کاملا علمی به مقوله موفقیت داره. باراباشی خودش استاد دانشگاه
وظیفه فلسفه عبارت است از آماده کردن نرم‌ترین فرود ممکن خواسته‌های ما بر روی دیوار ا‌نعطاف ناپذیر واقعیت.
..
وقتی چیزی سکوت اتاق غذاخوری را بر هم می‌زند؛ چرا وسط شام بروید و فقط به این دلیل که برده‌ها سرگرم صحبت هستند، شلاق را بیاورید؟
 
بخش‌‌هایی از کتاب تسلی بخشی ‌های فلسفه، آلن دوباتن
 
ادامه مطلب
بر خلاف سال های قبل امسال اصلا شور و ذوق نمایشگاه کتاب رو نداشتم. خیلی زود خسته شدم. قیمت ها وحشتناک نجومی شده بود. تازه انتشاراتی ها می گفتن کاغذ باز هم گرون تر میشه! کلا هر سال نمایشگاه خسته کننده و مسخره تر از سال پیش میشه! فکر کنم به خاطر بزرگ شدن منه! 6 تا کتاب خریدم:
1- رمان شیاطین از داستایوفسکی (نیلوفر)
2- خوشی ها و مصایب کار از آلن دوباتن (چشمه)
3- کتاب حمام خرسک (ببین چقدر کتاب خونم! برای حمام کتاب گرفتم زیر دوش از وقتم استفاده کنم!)
4- کتاب شعر
تنها بچه‌ها نیستند که بچگانه رفتار می‌کنند. بزرگسالان نیز ورای هارت و پورت‌هایشان، متناوباً بازیگوش، مضحک، خیال‌باف، آسیب‌پذیر، افسارگسیخته، وحشت‌زده، شرمسار و نیازمند دلداری و گذشت میشوند.
ما در دیدن شیرینی و شکنندگی بچه‌ها و طبیعتا کمک کردن به آنها و آرام‌کردن‌شان حسابی خبره هستیم. میدانیم که نزد آنان چطور بدترین وسواس‌ها، کینه‌جویی‌ها و خشم‌های خود را کنار بگذاریم.میتوانیم انتظاراتمان را واسنجی کنیم و توقعات کمتری نسبت به
سال نود و هفت به نسبت سال نود و شش کمی بیشتر مطالعه کردم.تفاوت خیلی چشمگیر نبود ولی با وجود مشغله هایی که از سال نود و شش بیشتر بودند، نسبتاً نتیجه ی راضی کننده ای بود.
معمولاً سال را با مطالعه ی یک رمان خوب شروع می کنم.سال گذشته هم با رمان خانواده تیبو شروع کردم که اینجا چیزهایی در موردش نوشته ام.
هر سال چند کتاب برای بازخوانی مجدد در لیستم قرار می دهم که ممکن است به دلایل مختلفی باشد از جمله:
- برای هضم (جذب و شاید دفع) محتوای آن کتاب نیاز به باز
سال نود و هفت به نسبت سال نود و شش کمی بیشتر مطالعه کردم.تفاوت خیلی چشمگیر نبود ولی با وجود مشغله هایی که از سال نود و شش بیشتر بودند، نسبتاً نتیجه ی راضی کننده ای بود.
معمولاً سال را با مطالعه ی یک رمان خوب شروع می کنم.سال گذشته هم با رمان خانواده تیبو شروع کردم که اینجا چیزهایی در موردش نوشته ام.
هر سال چند کتاب برای بازخوانی مجدد در لیستم قرار می دهم که ممکن است به دلایل مختلفی باشد از جمله:
- برای هضم (جذب و شاید دفع) محتوای آن کتاب نیاز به باز
چند روز پیش که از دانشگاه برمیگشتم، از اتوبوس که پیاده شدم و رفتم سمت در جلویی اتوبوس تا کارت بزنم، یک دفعه یه پسر بچه‌ی مدرسه ای با قد حدودا 150 کوله ی مدرسه شو با فریاد پرت کرد تو صورت پسری که قدش حدود 175 بود! پسر قدبلند اول واکنش طبیعی داشت و تعجب کرد اما بعد نگار که بدونه پسر قدکوتاه چشه دیگه واکنشی نشون نداد و مثل چند لحظه ی قبل با دو دوستش رو به خیابان ایستادند و آن‌طرف را نگاه کردند. اما پسر قدکوتاه دلش بیشتر از اینها پر بود و بعد از کیفش خو
تقریبا با کمی تفاوت در لباس و شکل و زمان، شده ایم مردمی که یک ملُّّّای اُمّی برایشان عکس مار می کشید و می گفت این مار است نه آن کلمه که بیچاره ی دانشمند نوشت. هیچ وقت نمی خواهم آدم متحجّر و ضد کتاب باشم که هنوز کتابی را نخوانده یا کاری ندیده و نشنیده قضاوت کنم و با همان قضاوت زندگی کنم، اما تجربه ام از دیدن و شنیدن پدیده هایی که ناگهان و به شکل خلق الساعه مد می شوند ، همیشه مرا به آنچه که مُد است بدبین می کند. و بدبختی بزرگتر این است که بیشتر اوقا
اگر کمی به عقب برگردیم و از خودمان سوال کنیم چرا انسان چاقو را ساخت؟ چه پاسخی می دهیم؟ قاعدتا انسان چاقو را ساخت برای اینکه خودش و جسمش قادر به بریدن و تکه تکه کردن نبود، در حالیکه به آن نیاز داشت. انسان بطری را ساخت به این دلیل که نیاز به حمل آب داشت و خودش قادر به حمل آب نبود. پس می بینیم که بشر برای رفع نیازهای خود دست به ساختن ابزار زده است. حال اگر هنر را هم بر همین منوال یک ابزار تلقی کنیم، این ابزار به چه کاری می آید؟ و به کدام بخش از نیازها
کتاب تسلی بخشی های فلسفه
آلن دوباتن در ۶ بخش این کتاب تسلی بخشی های فلسفه که بخشی از داستان زندگی و عقاید پرباری که ۶ فیلسوف معروف تا به امروز کسب کرده اند را در رابطه با دغدغه ها و چالش های زندگیمان،بیان کرده است.در اکثر مواقع ما انسان ها چاره ی درمان درد های زندگیمان را پس از چند شکست و تجربه های تلخ میابیم که این تجارب بسیار ارزشمند میباشند.
اما به شرطی که راجب نحوه ی استفاده از آنها آگاهی کسب کنیم و در کنار تجربه ی خود از تجربه ی افراد بزرگ
کارگاه روزهای شنبه به خاطر تعطیلات این هفته تشکیل نشد. بیش از دو سوم کتاب "مادام بوواری" رو خوندم و فردا قراره راجع به ویژگی‌های نثر آقای "گوستاو فلوبر" کمی حرف بزنیم. دو شب پیش از سر شیطنت یه نگاهی به قفسه‌ی کتاب‌های به‌تازگی منتشرشده انداختم، چشمم به "تصویر دوریان گِرِی" و "به سوی فانوس دریایی" روشن شد. این ماه اشتراک شش‌ماهه‌ام تموم میشه، مکث نکردم و بی‌تردید اون‌ها رو برداشتم. شروع به شنیدن تصویر دوریان گری کردم.
به طور تصادفی کلیپی بر
هنر روشی است برای حفظ تجربه ها با نمونه های زیبا و زودگذر بسیار و ما باید به حفاظت از این تجربه ها کمک کنیم.
روز شلوغی را در اردیبهشت ماه تصور کنید که به پارک رفته اید. به آسمان نگاه می کنید و تحت تاثیر زیبایی و ملاحت ابرها قرار می گیرید. زیبایی ابرهایی که به شکل دلپذیری از زندگی پرمشغله و تکراری روزمره ی ما فاصله دارند. وقتی به این زیبایی فکر می کنیم، برای چند لحظه از چیزهایی که ذهن مان را مشغول کرده است، رها می شویم. و در پهنه ی گسترده ی آسمان ق

مرد عینک را از روی چشمانش برداشت، کتاب را بست، به رو به رویش خیره شد و کمی بلندتر از یک گفتگوی درونی نجوا کرد: باید زودتر می‌خوندیمش.زن ناخودآگاه و با کمی حواس پرتی و دلهره، انگار چیز مهمی را از دست داده باشد، پرسید: چیزی گفتی؟+ گفتم کتاب خوبیه. باید زودتر می‌خوندیمش.زن به تا کردن پر ملایمت لباس‌هایش ادامه داد و چیزی نگفت. به پیشنهاد‌ کتاب‌های مرد عادت کرده بود و اگرچه چیزی نمی‌گفت اما این موضوع خیلی وقت بود که دیگر جذابیتش را برایش از دس
یوهانس ورمیر موقعیت اش را به عنوان یک هنرمند بزرگ مدیون یک نکته است. او می داند جزئیات مهم را چگونه ثبت کند.
زنی با لباس آبی نامه می خواند - اثر : یوهانس ورمیر 1663 (Johannes Vermeer)
 
زنی که در این اثر حضور دارد می توانست حالت های متفاوتی داشته باشد. مثلا حوصله اش سررفته باشد، اوقاتش تلخش باشد، درگیر کاری باشد، شرمزده باشد یا بخندد. حتی می شد او را به شکل های مختلفی نقاشی کرد. ولی ورمیر "لحظه و موقعیت خاصی" را برای او انتخاب کرده است؛ زمانیکه ناخودآگاه تح
کارگاه روزهای شنبه به خاطر تعطیلات این هفته تشکیل نشد. بیش از دو سوم کتاب "مادام بوواری" رو خوندم و فردا قراره راجع به ویژگی‌های نثر آقای "گوستاو فلوبر" کمی حرف بزنیم. دو شب پیش از سر شیطنت یه نگاهی به قفسه‌ی کتاب‌های به‌تازگی منتشرشده انداختم، چشمم به "تصویر دوریان گِرِی" و "به سوی فانوس دریایی" روشن شد. این ماه اشتراک شش‌ماهه‌ام تموم میشه، مکث نکردم و بی‌تردید اون‌ها رو برداشتم. شروع به شنیدن تصویر دوریان گری کردم.
به طور تصادفی کلیپی بر
هر زمان که درد خیلی کُشنده و شدید باشد، مطالعه، چاقوی درد را کُند می‌کند. برای منحرف کردن ذهنم از افکار مأیوس کننده، صرفاً نیاز دارم به کتابها پناه ببرم.(تسلی بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن)
مدتی میشه که نبودم پس اول سلام :) امیدوارم حالتون خیلی خیلی خوب که نه عالی باشه ^_^
   جمعه(هفته گذشته)بود که قصد سفر کردیم و با لیستی از کتاب به همراه پسر عموم عازم تهران شدیم. توی ماشین بیشتر از موفقیت و استارت برای رسیدن ها حرف می زدیم تا از طولانی بودن مسیر
هر زمان که درد خیلی کُشنده و شدید باشد، مطالعه، چاقوی درد را کُند می‌کند. برای منحرف کردن ذهنم از افکار مأیوس کننده، صرفاً نیاز دارم به کتابها پناه ببرم.(تسلی بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن)
مدتی میشه که نبودم پس اول سلام :) امیدوارم حالتون خیلی خیلی خوب که نه عالی باشه ^_^
   جمعه(هفته گذشته)بود که قصد سفر کردیم و با لیستی از کتاب به همراه پسر عموم عازم تهران شدیم. توی ماشین بیشتر از موفقیت و استارت برای رسیدن ها حرف می زدیم تا از طولانی بودن مسیر
1
مثل این کامپیوتر قدیمی ها شدم. زیاد هنگ می کنم. فنم شروع می کنه به سر و صدا و به نظر میاد برنامه هایی که در حال اجرا هستند متناسب با توانایی پردازش من نیستند. همزمان گذاشتم یه سری چیز ران بشه و اون ور مثلن یه بازی هم در حال اجرایه! هی مجبور می شم ری‌استارت کنم و همه زحمت هام هدر می شه.
نیاز هست که این کامپیوتر ارتقا پیدا کنه. رم و سی پی یو وکارت گرافیک متناسبی نداره! یعنی شاید پیش از این خیلی نیاز به کارت گرافیک نداشتم و رم و سی پی یو ام هم کارام رو
1
مثل این کامپیوتر قدیمی ها شدم. زیاد هنگ می کنم. فنم شروع می کنه به سر و صدا و به نظر میاد برنامه هایی که در حال اجرا هستند متناسب با توانایی پردازش من نیستند. همزمان گذاشتم یه سری چیز ران بشه و اون ور مثلن یه بازی هم در حال اجرایه! هی مجبور می شم ری‌استارت کنم و همه زحمت هام هدر می شه.
نیاز هست که این کامپیوتر ارتقا پیدا کنه. رم و سی پی یو وکارت گرافیک متناسبی نداره! یعنی شاید پیش از این خیلی نیاز به کارت گرافیک نداشتم و رم و سی پی یو ام هم کارام رو
چند روز پیش که از دانشگاه برمیگشتم، از اتوبوس که پیاده شدم و رفتم سمت در جلویی اتوبوس تا کارت بزنم، یک دفعه یه پسر بچه‌ی مدرسه ای با قد حدودا 150 کوله ی مدرسه شو با فریاد پرت کرد تو صورت پسری که قدش حدود 175 بود! پسر قدبلند اول واکنش طبیعی داشت و تعجب کرد اما بعد نگار که بدونه پسر قدکوتاه چشه دیگه واکنشی نشون نداد و مثل چند لحظه ی قبل با دو دوستش رو به خیابان ایستادند و آن‌طرف را نگاه کردند. اما پسر قدکوتاه دلش بیشتر از اینها پر بود و بعد از کیفش خو
جوکر، انگل، پلتفرم، بلک میرر، سرمایه سالاری، آلن دوباتن، اروین یالوم و ... چه ارتباطی با هم دارند؟! منتقد نظام سرمایه سالاری اند یا بهترین و پیچیده ترین طرفدار آن؟!
 
«جوکر» اثری است که سرنوشت تلخ و تاریک یک فرودست را نشان می دهد، جامعه به نمایش درآمده در جوکر، نه یک آمریکای رویاگونه و آرمانی بر محور قهرمان چنان که در فیلم های کمپانی «ماروِل» می بینیم، بلکه پر از فقر و تلخیِ بر محور ضدقهرمان است، ممکن است هنگام دیدن فیلم جنگ ستارگان غبطه بخو
ردیف

نام کتاب

نویسنده/ مترجم

انتشارات


1

تسلی بخشی های فلسفه

آلن دوباتن/ ترجمه عرفان ثابتی

ققنوس


2

دنیای سوفی

یوستین گوردر/ ترجمه حسن کامشاد

نیلوفر


3

فلسفه در 30 روز

دومینیک ژانیکو/ ترجمه علیرضا حسن پور

موسسه انتشارات فلسفه


4

گفتگو با دخترم درباره فلسفه

ترجمه مهدی ضرغامیان

آفرینگان


5

تاریخ فلسفه

ترجمه سانار توتونچی

زرین کلکل آفتاب


6

تاریخچه کوتاهی از فلسفه

نایجل واربرتون/ مریم تقدیسی

ققنوس


7

فلسفه برای نوآموزان

شارون ام. کا
دیگر چیزی به پایان تابستان نمانده است و اگر در این 6 ماه اول هنوز فرصت سفر پیدا نکرده‌اید، بهتر است برای این دو هفته باقی‌مانده فکری کنید و حتی اگر شده سفری یک‌روزه به دور و اطراف داشته باشید.
در مجله این هفته تصمیم گرفته‌ام بیشتر به موضوعاتی که به‌نوعی به سفر مرتبط هستند بپردازم. از معرفی کتابی با موضوع هنر سفر کردن تا فیلمی که یک زوج سرنوشتتان در سفر به هم گره می‌خورد، معرفی پادکستی برای سفر دوستان و ایده‌هایی برای سفر. همچنین معرفی یک
با خاطره شروع می کنیم؛ ما در به یاد آوردن چیزها مشکل داریم.
مغز ما به طرز وحشتناکی این قابلیت را دارد که چیزهای مهم را فراموش کند. این چیزهای مهم در اصل همان اطلاعات دنیای پیرامون ما هستند. هم اطلاعات واقعی و هم اطلاعات حسی! اولین کاری که ما در قبال این فراموشی انجام می دهیم یادداشت کردن است. همه ما در یک دوره ی زمانی خاص از زندگی و یا شاید در تمام طول آن "دفتر خاطرات" داشته ایم. هنر و به خصوص نقاشی ، دومین کاری است که بشر برای حل این مشکل انتخاب ک
1
دیشب داشتم به این فکر می کردم که استریوتایپ واقعن اجتناب ناپذیره و ما هم نماینده های کامیونیتی هایی هستیم که توش خواسته یا ناخواسته عضو هستیم. نماینده به این معنا که وقتی رفتار های غلطی از خودمون نشون می دیم، ممکنه روی وجهه ی اون کامیونیتی که عضوشیم هم تاثیر بزاریم. مثلن یه نفری که مسلمونه و رفتارهای نادرستی از خودش نشون میده، باعث می شه آدمای دیگه مبتنی بر همون تجربه محدود بگن، ببین همه مسلمونا این جورین! یا همه پسرا این جورین! خیلی یه جور
آلن دو باتن نویسنده سویسی که غالب زندگی خود را
در انگلیس سپری کرده است. وی دانش آموخته تاریخ و فلسفه می باشد که تحصیل خود در
دوره دکتری فلسفه دانشگاه هاروارد را نیمه تمام گذاشت تا وقت خود را برای نوشتن
کتاب های فلسفی به زبان ساده وقف کند تا ایده هایی برای بهبود کیفیت زندگی از طریق
اندیشیدن فلسفی ارائه دهد.
اخیراً شروع به خواندن کتاب تسلی بخش های فلسفه از این نویسنده با ترجمه عرفان ثابتی را شروع
کردم. کتابی که در سال 2000 منتشر شده است. آلن دوبات
اضطراب جایگاه _ جایگاه و موقعیت ما در اجتماع، در بین اطرافیان، از اون چیزهایی که میتونه مسیر زندگی ما را تحت‌الشعاع خودش قرار بده و اینکه دیگران درباه ما چه فکری می‌کنند و ما را در چه جایگاهی ملاحظه می‌کنند، برای اکثر ما، نه تنها مهمِ، بلکه گاهی تعیین‌کننده و حیاتیِ!
اینکه ما در چشم دیگران به‌عنوان فردی موفق، بزرگ، با شخصیت، توانا و…؛ یا به‌عنوان فردی ضعیف، شکست‌خورده، سست اراده و… جلوه می‌کنیم می‌تواند نقشی اساسی در وضعیت روانی ما
1
دیشب داشتم به این فکر می کردم که استریوتایپ واقعن اجتناب ناپذیره و ما هم نماینده های کامیونیتی هایی هستیم که توش خواسته یا ناخواسته عضو هستیم. نماینده به این معنا که وقتی رفتار های غلطی از خودمون نشون می دیم، ممکنه روی وجهه ی اون کامیونیتی که عضوشیم هم تاثیر بزاریم. مثلن یه نفری که مسلمونه و رفتارهای نادرستی از خودش نشون میده، باعث می شه آدمای دیگه مبتنی بر همون تجربه محدود بگن، ببین همه مسلمونا این جورین! یا همه پسرا این جورین! خیلی یه جور
دیگر اکنون اتوبان نازی ها تمام شده و ما رسما وارد اتریش شده ایم -جایی که اتوبان هایش هم پولی ست-. در شمال غربی اتریش هستیم و راهنمای کار بلد ما را به سمت و سویی ناشناخته می برد. منظره ی اطراف جاده همان است که در آلمان بود، زمین های بیخ تا بیخ زراعت شده با hop و ذرت، نیروگاه های کوچک و فشرده ی خورشیدی -در جایی که هوای افتابی همیشه اتفاق نمی افتد - و ستون های بلند پره های نیروگاه بادی که گه گاه و پراکنده تکرار می شوند. می رویم و  کم کم از جاده هایی ارتف
به اطلاع می­ رساند، برنامه بیست و ششمین نشست
عصر کتاب بهاران ؛ (چهارشنبه، هفدهم بهمن ماه ۹۷) به‌شرح زیر خواهد بود:


 

1.   خوانش غزل
"شه‌و هات و ئه­ من مه ­ستی..."  از
دیوان ماموستا نالی


 

2.    مروری بر آثار آلن دوباتن ؛ با معرفی ۵ اثر:


 

-       
 معرفی کتاب "سیر عشق" توسط خانم
نسرین بدوحی


 

-       
معرفی کتاب "عشق، کار و منزلت در عصر
مدرن" توسط آقای راشد مصطفی


 

-       
 معرفی کتاب "تسلی‌ بخشی‌های فلسفه‌"
توسط خانم فروغ نصرتی


 

-     
کتاب چگونه همه را عاشق خود کنیم 
 
دانلود کتاب
 
 
 
 
 
 
 
 
 
https://virgool.io/virgool.io › معرفی-کتاب-چگونه-هر-شخصی-را-عاشق-خود-کنیم-iwjcrp...معرفی کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم - ویرگولدوستان و یا اطرافیان شما به راحتی دل دیگران را بدست می آورند راحت همه عاشقشان می ... کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم به شما کمک می کند ذهن دیگران را شست و ...https://gnsis.ir/gnsis.ir › اسرار ممنوعهچطور کسی را عاشق خود کنیم ❤️ راه جذاب شدن❤️ چگونه ... - ... رتبه: ۴٫۴ - ‏۶۴ مروراسرا
به عنوان یک متنفر از فلسفه وقتی خواهرم کتاب تسلی‌بخشی‌های فلسفه را به عنوان هدیه‌ی تولد بهم داد که از اتفاق چند هفته قبل‌تر دوستی توصیه به خواندش کرده بود، کنجکاوی و علاقه‌ی من به مباحث فلسفی آغاز شد. دیدم به فلسفه تغییر کرد و فهمیدم باید کاربردی نگاهش کنم تا ازش متنفر نباشم و نقطه شروعی شد بر مطالعات فلسفی جدی‌تر گاه‌گاهی. (از معدود کتاب‌هایی که از ایران با خودم آورده‌ام همین کتاب است.)
 
من کتاب‌های زیادی از آلن دوباتن خوانده‌ام و م
دل‌بستگی من به کتاب‌ها، در یک لحظه اتفاق می‌افتد؛ لحظه‌ای که جرقه‌ای زده می‌شود و تمام وجودم از افکار نویسنده گرم می‌شود و روحش را لابه‌لای کلمات حس می‌کنم، با او همدردی می‌کنم . انگار خون احساسش به رگ‌های تنم دویده باشد. همین است که نظرات شخصی من درباره‌ی کتاب‌ها، فقط از کیفیت کار نویسنده، میزان دقت در وصف، زبان ادبی نوشته یا قدرت تخیل نویسنده آب نمی‌خورد، تمام شرایط حال حاضر من و احساسات و افکارم هم بخش قابل توجهی از نظراتم را شکل
دل‌بستگی من به کتاب‌ها، در یک لحظه اتفاق می‌افتد؛ لحظه‌ای که جرقه‌ای زده می‌شود و تمام وجودم از افکار نویسنده گرم می‌شود و روحش را لابه‌لای کلمات حس می‌کنم، با او همدردی می‌کنم . انگار خون احساسش به رگ‌های تنم دویده باشد. همین است که نظرات شخصی من درباره‌ی کتاب‌ها، فقط از کیفیت کار نویسنده، میزان دقت در وصف، زبان ادبی نوشته یا قدرت تخیل نویسنده آب نمی‌خورد، تمام شرایط حال حاضر من و احساسات و افکارم هم بخش قابل توجهی از نظراتم را شکل
دل‌بستگی من به کتاب‌ها، در یک لحظه اتفاق می‌افتد؛ لحظه‌ای که جرقه‌ای زده می‌شود و تمام وجودم از افکار نویسنده گرم می‌شود و روحش را لابه‌لای کلمات حس می‌کنم، با او همدردی می‌کنم . انگار خون احساسش به رگ‌های تنم دویده باشد. همین است که نظرات شخصی من درباره‌ی کتاب‌ها، فقط از کیفیت کار نویسنده، میزان دقت در وصف، زبان ادبی نوشته یا قدرت تخیل نویسنده آب نمی‌خورد، تمام شرایط حال حاضر من و احساسات و افکارم هم بخش قابل توجهی از نظراتم را شکل
 
 
خب امروز یه چیز جالب یاد گرفتم و چیزهاى جدید و جالب همیشه شادم میکنن.
توى کتاب هنر سیر و سفر آلن دوباتن [این دوره کلاسم اسمش دو واحد سفرِ ، کتاب واسه اون کلاسه ] چیزهاى جالبى نوشته بود که نگاهم رو تازه کرد.
کتاب یه فصل درباره سفر در اطراف اتاق خواب یه آقا داره که با این جمله شروع میشه که پاسکال گفته: تنها علت ناخشنودى انسان در آنست که نمى داند چگونه در اتاقش آرام بگیرد. [دقیقاً مشکلى که من دارم]
کتاب توى این فصل میگه: عادت باعث کورى میشه و عادت
۱.
اول یه کم درمورد وضعیت تو هلند بگم. اینجا از اول اصلا بیماری رو جدی نگرفتن و اصرار داشتن که آنفلوانزای معمولی خیلی بدتره و این بیخودی سر و صدا ایجاد کرده و جهان الکی دچار پنیک شده. متاسفانه این اعتقاد رو اونقدر حفظ کردن تا دیگه دیر شد. از طرفی هم شستن دست چندان بینشون متداول نیست و عادت پیشفرضشون این نیست که هی دستشون رو بشورن. و خب یه مقدار زیادی اینکه ما از روزهای اول رسیدن بیماری به هلند شروع به مراقبت‌های اولیه و استفاده از ژل دست کردیم
هر آینه بپذیریم زندگی ما حول جستجوی خوشبختی می
گردد، در آن صورت کمتر فعالیتی را می توان برشمرد که بیش از سفرهایی که کرده ایم با
تمام تناقض ها و مشقاتشان، پویایی این جست و جو را آشکار کنند. سفرهای ما هرچند غیر
دقیق، درکی از زندگی چنان که باید باشد، فراتر از محدودیت های کار و تلاش معاش عرضه
می کنند. به ندرت تصور می شود سفرهایمان مسائلی فلسفی را مطرح کنند، منظورم مسائلی
است که تفکری ورای عملی بودن را می طلبند. سیل پیشنهادات درباره مقصد سفرمان به
هیچ محوطه اسکله ای هیچ وقت نمی تواند کاملا معمولی
به نظر برسد، چون مردم از اقیانوس ها ریزترند و بنابراین اشاره به بندرهای دوردست همیشه
وعده مبهمی است از زندگی هایی که در آنجا جریان دارد و ممکن است زنده تر از چیزی باشد
که ما اینجا می شناسیم، باری رمانتیک که با نام هایی چون یوکوهاما، اسکندریه و تونس
گره خورده است. مکان هایی که در عالم واقعیت عاری از یکنواختی و سازش نیستند، اما آن
قدر دورند که برای مدتی کفاف خیال پردازی هایی آشفته را می دهند در
منتقدان جدی ادیان، نوعی لذت در نشان دادن حماقت
دینداران به شکل پرداختن به جزییات پیدا کرده اند و وقتی که به مثابه خصم، دشمن خود
را به سادگی مفرط یا جنون تشبیه کردند، آن وقت حس می کنند که دیگر کافی است و دست بر
می دارند. اما مسئله این نیست که خدا هست یا نیست، مسئله این است که وقتی با استناد
به شواهد فهمیدید که وجود ندارد، بعد از آن گفت وگو به چه سمتی برود. می توان خداناباور
بود اما چیزهایی مفید و قابل استفاده هم در دین پیدا کرد. همچنین می توان نسب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها